۱۳۸۶/۱۱/۰۴

برگزاری انتخابات شورای صنفی تهران با وجود انصراف کاندیداها

انتخابات شورای صنفی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این دانشگاه در حال برگزاری است در حالیکه، بیش از نیمی از کاندیداهای این انتخابات به دلیل اعتراض به زمان اعلام شده برای برگزاری انتخابات، انصراف داده اند.
به گزارش مهر، تعدادی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه روند برگزاری انتخابات به گونه ای پیش رفته است که به دلیل قرار گرفتن در زمان تعطیلی میان هفته، بسیاری از دانشجویان در دانشگاه حضور ندارند.
این دانشجویان اعلام کردند: در پایان ساعات اداری روز گذشته به دانشجویان اعلام شده است که انتخابات طی روزهای یکشنبه و دوشنبه 13 و 14 آبان ماه برگزار خواهد شد و این در حالی بود که زمانی برای تبلیغات کاندیداها وجود نداشت.
به گفته این دانشجویان در حال حاضر کاندیداهای خوابگاه کوی دختران علوم پزشکی حضور ندارند و تمامی کاندیداهای دانشکده های داروسازی، توانبخشی، بهداشت به طور کامل انصراف خود را اعلام کرده اند و با وجود انصراف نیمی از کاندیداهای دانشکده های پزشکی و پیراپزشکی انتخابات در حال برگزاری است.
این دانشجویان خاطرنشان کردند: انصراف دانشجویان کاندیدا در انتخابات پذیرفته نشده است و با وجود پیگیری ها و اعتراض دانشجویان، روند انتخابات همچنان ادامه دارد.

اعضاي شوراي صنفي مرکزي دانشگاه به طور دسته جمعي تقاضای استعفا دادند

« بارها در مجامع دانشجوئي گفته ام که در اين نظام مردمي، دانشجويان که طبقه پيشرو و پيشاهنگ و زبده و با نشاط پيکره اجتماع هستند ، بايد در سازندگي آينده و ترسيم حرکت عمومي جامعه ، بيش از جاهاي ديگر نقش و اثر داشته باشند.»
( مقام معظم رهبري)

استاد گرانقدر جناب آقاي دکتر لاريجاني
رياست محترم دانشگاه علوم پزشکي تهران
با سلام و احترام

همانطور که مستحضريد ، دانشگاه مبدا همه تحولات است و اگر دانشگاه يک کشوري اصلاح شود ، آن کشور اصلاح مي شود و اصلاح دانشگاهها و رسيدن به چشم انداز سازمانيشان جز با مشارکت مؤثر و واقعي دانشجويان به عنوان فلسفه وجودي دانشگاه ميسر نخواهد بود.
به جرأت مي توان گفت شوراهاي صنفي با توجه به فرايند شکل گيري شان بر اساس آراي مستقيم دانشجويان ، مردمي ترين نهاد دانشجوئي دانشگاه به شمار ميروند و اين نهاد که شايد بتوان از آن به « عصاره دانشجويان در پي گيري مطالبات قانوني شان » ياد کرد ، در دانشگاه علوم پزشکي تهران به عنوان نماد آموزش عالي ، اولين و بزرگترين دانشگاه علوم پزشکي کشور به واسطه حضور نخبگان جامعه در آن اهميتي دو چندان مي يابد.فلسفه وجودي شوراي صنفي ، مشورت و نظارت در امور مرتبط با سرنوشت دانشجويان است اما متأسفانه در چند سال اخير اين شورا در دانشگاه علوم پزشکي تهران از سوي مسئولين جدي گرفته نشده و نگاه تيم مديريتي دانشگاه به شورا در جهت بازدارندگي بوده است تا بالندگي.
محدود ساختن روز افزون حيطه فعاليت شوراي صنفي با استناد به « نقش مشورتي و نظارتي» و نه « اجرائي » شوراي صنفي در آئين نامه !!! ، بريدن تدريجي دست شوراي صنفي از حضور مؤثر در شوراي دانشجوئي به عنوان تنها نهادي که در آن امکان تأثير گذاري شوراي صنفي در تصميمات سرنوشت ساز دانشجويان وجود دارد ، سرباز زدن مسئولين از پاسخگوئي به شوراي صنفي عليرغم تأکيدات رياست محترم جمهور بر لزوم پاسخگو بودن دولت ، عدم همکاري مؤثر در برگزاري انتخابات شوراي صنفي بويژه در دانشکده ها و در يک جمله « حذف تدريجي تنها نهاد تأثير گذار در پي گيري مطالبات صنفي – رفاهي – معيشتي دانشجويان از عرصه دانشگاه » آنگونه عرصه را به اين نهاد دانشجوئي تنگ کرده است که اهتمام و اراده اعضاي شوراي صنفي دانشگاه براي ماندن و بودن، به تدريج با يأس و نا اميدي از حصول مطالبات قانوني دانشجويان همراه شده است.
در شرايط فعلي ، شوراي صنفي مرکزي دانشجويان دانشگاه علوم پزشکي تهران به عنوان بالاترين نهاد صنفي دانشگاه ، ديگر ادامه فعاليت در جهت پي گيري خواسته هاي دانشجويان را ممکن ندانسته ، اعلام مي دارد « اعضاي شوراي صنفي مرکزي دانشجويان دانشگاه در اعتراض به حذف تدريجي اين شورا از عرصه تصميم گيريها و تصميم سازي ها ، تداوم مديريت ناکارآمد و غير پاسخگوي حاکم به ويژه در معاونت دانشجوئي فرهنگي و تفسير به رأي آئين نامه ها و قوانين در جهت توجيه عملکرد ناکارآمد و غير پاسخگوي مديران ، جملگي تقاضای استعفا از عضويت در شورا مي دهند. » و ضمن تقاضای استعفاء ، آمادگي خود را جهت بيان زمينه ها و دلايل اين تصميم تاريخي در کارنامه شوراي صنفي ، براي دانشجويان محترم به عنوان تنها قشري که در قبال آن خود را کاملا ملزم به پاسخگوئي مي دانند و نيز رسانه ها به عنوان ديده بان عادل جامعه اعلام مي دارند.
مطمئنا اين اقدام به عنوان تنها راه باقيمانده پيش روي اين نهاد ريشه دار دانشجوئي ، نقطه پايان زندگي آن نبوده ، بلکه نقطه عطفي در پرونده شوراي صنفي و آغازي دوباره براي حضور مؤثرتر دانشجويان در عرصه تصميم گيريهاي سرنوشت سازشان خواهد بود.
والسلام علي من اتبع الهدي
شوراي صنفي مرکزي دانشجويان
دانشگاه علوم پزشکی تهران
1386/8/5

۱۳۸۶/۰۵/۱۰

سخني پيرامون تجمع دانشجويان مديريت روبروي ساختمان وزارت بهداشت


. . . . . .حامد دهنوي . . . . . . .
تجمع دانشجويان و دانش آموختگان مديريت بهداشت و درمان در مقابل ساختمان وزارت بهداشت (شهرک غرب) که روز سه شنبه هشتم خرداد ماه انجام گرفت در حقيقت نمود و پيامد وضع آشفته و درهم رفته ساختار بهداشت و درمان و روند نابخردانه و نسنجيده ی سياست های سلامت کشور می باشد. چنين جنبش هايی به مانند فعاليت های پيش از اين زنگ هشدار برای تمام کسانی است که به نوعی دست اندر کارند و شوربختانه بر اين باورند که وضع موجود می تواند ما را به سر منزل مقصود برساند و نيازی به اصلاح و يا حتی بازبينی ندارد. افزايش بی منطق هزينه های درمان, کاهش سرمايه گذاری در بخش بهداشت, نبود پوشش بيمه ای مناسب و کارآمد, نارسايی های آموزش های دانشگاهی, چالش های روز افزون در فراهم آوری خدمات سلامت, همه و همه نشانگر نياز فراوان ما به تجديد نظرهای جدی در حوزه بهداشت و درمان است چراکه رويه موجود نه تنها نياز مردم به عنوان مشتريان نظام سلامت را پاسخگو نيست و آنها را در تنگنا و سرگشتگی بيشتری قرار می دهد بلکه سبب تباه شدن سرمايه های همگانی نيز می شود.
بی گمان آموزش و پرورش افرادی که بتوانند در نقش متخصص با پيشه کردن روندهای نتيجه بخش و جامع نگر و با تکيه بر دانش و مهارت خويش به شکل دهی, ارزيابی و بهسازی سلامت جامعه بپردازند امری پرهيز ناپذير است. در کشور ما پس از ساليان بسيار برنامه ريزان هنوز به اين باور نرسيده اند که می بايست مديريت در بخش سلامت را مقوله ای تخصصی به شمار آورد و تنها از روی سليقه و در راستای ارضا و انگيزش گروهی خاص نبايد پست های مديريتی را واگذار کرد. بيمارستانها هزينه بر ترين مرکز درمانی در نظام سلامت هستند اين در حالی است که بيشترين نارضايتی متوجه همينها می باشد, بنابراين می بايست هرچه سريعتر با تجديد نظر در سياسيت های تک بعدی و در پرتو برنامه های کل نگر و عملياتی اداره ی امور بيمارستان ها ار از افراد ذی نفع و غير متخصص به متخصصين مديريت منتقل نمود درست مانند تمام کشورهايی که دراين عرصه از ما پيش ترند.
تجربه جهانی گويای اين گزاره است که برای افزايش رفاه مردم, بهکرد سلامت جامعه و فرار از هزينه های سرسام آور درمانی می بايست تمرکز بر بهداشت و پيشگيری باشد اما در کشور ما هنوز تاکيد و اهميت بر درمان است, خريد بيش از نياز تجهيزات پزشکی يک نشانه در تائيد اين سخن است. مسئله بيکاری نيروی آموزش ديده که روز بروز به چالش جدی تری تبديل می شود بر هيچ کس پوشيده نيست. آمار چند هزار نفری پزشکان بيکار و يا پرستاران و ... در نگاه نخست ممکن است ما را به اشتباه اندازد که چرا بيش از نياز تربيت کرده ايم اما وقتی باريک بين شويم در می يابيم که پزشکان ما زياد هستند ولی زيادی نيستند, چون بسياری از مناطق کشور هنوز به نيروی پزشک دسترسی ندارد. تعداد پزشکان متخصص ما در مناطق نا محروم چند برابر استانداردهای جهانی است ولی در مناطق محروم و دور افتاده که نياز بيشتری به متخصصين دارند هيچ متخصصی وجود ندارد. اين شواهد حاکی از آن است که ما در توزيع نيروی انسانی بسيار ضعيف و نارسا عمل کرده ايم چرا كه سيستم مناسب براي به كارگماري درست نداشته و تنها به برنامه هاي زودبازده و كم بهره بسنده مي كنيم.
آن چه گفته شد سخن مجملي بود از حديث مفصل مشكلات و نقص هاي نظام سلامت كشورمان كه وجه مشترك تمامي آنها مديريت و سياست گذاري نادرست، غير واقعي و ناكارآمد است. شايسته است هر چه سريع تر خود را از بند تعصب هاي بيجا رهانيده و با ملاك قرار دادن مصلحت همگاني به جاي منافع صنفي، كار را به كاردان سپاريم.
دانشجويان و دانش آموختگان مديريت بهداشت و درمان تاكنون به روش هاي مختلف نارضايتي خود را از روند موجود ابراز داشته اند اما چون اقدام محسوسي در راستاي اصلاح امور صورت نگرفته است، بر آن شدند كه در حركتي جدي و فراگير خواسته هاي خود را مطرح كنند. تمام خواسته ها و انتظارات در دو مقوله ي عدالت محوري و قانون مداري مي گنجد. بر اساس سخن امام علي (ع) عدالت يعني هر چيزي سرِ جاي خودش. در نظام سلامت ما هم با توجه به اينكه شعار عدالت همواره سرلوحه قرار گرفته است لازم است كه هر فرد با توجه به قابليت ها و تخصصي كه دارد عهده دار مسئوليت شود و اصل شايسته سالاري هم حكم مي كند كه دانش آموختگان مديريت در پست هاي مديريتي مشغول به خدمت شوند. براساس قانون و بر پايه كارشناسي اي كه سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به انجام رسانيده، احراز پست مديريت بيمارستان تنها در صلاحيت دانش آموختگان مديريت بهداشت و درمان است و قانونا هيچ فرد ديگري نمي تواند عهده دار اين مسئوليت باشد، اما قانون شكني باعث ايجاد ناهنجاري و نابساماني شده است به شكلي كه تا كنون هر فردي با هر تخصص و مدركي توانسته است اين پست را احراز كند و اين رويه نادرست روز به روز تشديد مي شود و بر عمق بي عدالتي مي افزايد.
روز سه شنبه هشتم خردادماه دانش آموختگان و دانشگاهيان مديريت بهداشت و درمان سراسر كشور با تعطيل كردن كلاس هاي درس در مقابل ساختمان وزارت بهداشت تجمع كردند و به مدت 8 ساعت در فضايي كاملا آرام و منطقي اعتراض خود را نسبت به بي عدالتي و قانون گريزي در نظام بهداشت و درمان اعلام نمودند.
چه تلخ مي انديشيم وقتي قصه اي پر غصه باري ديگر تكرار مي شود: به جاي آنكه در انديشه پاسخي خردمندانه براي پرسش ما باشند خيلي زود چشم بر پرسش و حقيقت بستند و تمام اعمالشان گويي ترجمان اين بود كه «همين است كه هست» . كمترين حق دانشجوياني كه از دورترين نقاط كشور به تهران آمده بودند و چندين ساعت زير آفتاب سوزان انتظار كشيده بودند ملاقات با صدرنشين وزارت بهداشت يعني جناب وزير بود كه ايشان هم با فرستادن واسطه و دادن وعده هاي تكراري سعي نمودند همه چيز را تمام كنند...
با وجود همه ي اين نامردمي و نابساماني ها، مهمترين برداشت و درسي كه از چنين حركت هايي مي توان گرفت اين است كه دانشجو به جهت مسئوليت و رسالتي كه برعهده دارد همواره مي كوشد در مسير درستي و نيكوكرداري گام زند و وجدان بيدار و آگاه، انگيزه و پشتوانه ي او در راه خدمت گذاري و حق شناسي است و هنگام رويارويي با موانع و مشكلات به ياد مي آورد سخن علي بن ابيطالب را كه فرمودند : «اگر پاهايم در اين لغزشگاه استوار بماند چيزهايي را تغيير خواهم داد.»
اما... اما... و هزار اما، پرسشي كه همواره تكرار مي شود اين است كه:
تا كي سلامت مردم بايد قرباني سياست هاي نادرست افراد غير مدير شود؟
بيانيه فارغ التحصيلان و دانشجويان مديريت بهداشت و درمان
دکتر ماهلر (رئيس کل سابق سازمان جهاني بهداشت):
بي آنکه قصد ايجاد هيجان داشته باشيم بايد توجه شما را به فقدان فاجعه آميز مديران بهداشتي تربيت يافته و مجرب در تمامي سطوح تصميم گيري و اجرا جلب کنم. اگر شما به سرعت در پناه برنامه هاي ملي و بين المللي به اين کار نپردازيد به زودي استراتژي «بهداشت براي همه» در گوشهاي سنگين ديوانسالاري سنتي دفن خواهد شد
بخش بهداشت و درمان که در واقع حافظ و پشتيبان تندرستي و سلامت آحاد جامعه مي باشد ، نيازمند نيروي انساني فرهيخته ، ماهر و آموزش ديده است. آقاي دکتر ماهلر، رئيس اسبق سازمان سلامت جهاني ، در اين زمينه چنين اظهار نظر مي نمايد: "نيروي انساني سنگ بناي هر نظام سلامت را تشکيل مي دهد .
کشورها هرگز نمي توانند به سطحي از سلامتی که ضامن تندرستی مردم براي زندگي مثمر ثمر است ، دست يابند مگر آنکه شيوه هاي توسعه نيروي انساني آنان متناسب با نيازهاي مردم و شرايط اجتماعي باشد. در واقع بدون توجه به توسعه منابع انساني هر گونه برنامه ريزي عقيم و ناکارامد است."
" با توجه به پذيرش سالانه بيش از 500 دانشجو در سراسر کشور و از طرف فارغ التحصيل شدن همين تعداد دانشجو، در عمل آنچه شاهد آن هستيم عدم بکارگيری دانش آموختگان اين رشته در پست های تخصصی مربوطه علي رغم توانايي و کارآمدي آنها مي باشد .همانطور که همگان استحضار دارند نظام سلامت کشورمان علي رغم اقدامات عديده و بعضاً مفيد دچارچالش هاي فراوان و کاستي هاي روز افزون مي باشد . به طوري که مردم به عنوان مشتريان نهايي نظام سلامت از دريافت خدمات نظام سلامت ناراضي بوده و بسياري از اين مشکلات نيزتاکنون لاينحل باقي مانده است .
راهکارهاي لازم جهت برون رفت از بحران هاي فعلي را مي بايست درطرح هاي بنيادي مانند طراحي نظام سلامت مبتني بر پزشک خانواده ونظام ارجاع ، تغيير درنظام پرداخت فعلي تغيير در نظام مديريت بيمارستان ها ،ايجاد بيمه ی سلامت محور جهت جلوگيري از هزينه هاي کمرشکن و...جستجو کرد و مطمئناً انتصاب افراد غير متخصص صرفاً به دليل آشنايي بيشتر با ترمينولوژي پزشکي نمي تواند مشکلات فرا روي نظام سلامت را حل نمايد.
لذا باتوجه به عدم بکارگيري فارغ التحصيلان اين رشته علي رغم تاکيدات و نامه نگاري هاي متعدد و با توجه به بي نتيجه بودن برنامه ريزي ها و سياست گذاري هاي نادرست در حيطه سلامت و تشديد نارضايتي آحاد جامعه از وضعيت سلامت کشور از يک سو و تحميل هزينه هاي ناشي از سوء مديريت از سوي ديگر ، فارغ التحصيلان و دانشجويان اين رشته را بر آن داشت تا در اقدامي جدي تر نارضايتي خود را بيان نمايند .
در پايان دانش آموختگان و دانشجويان رشته مديريت بهداشت و درمان انتظارات و مطالبات به حق خود را به شرح ذيل بيان مي دارند :
1- از آنجايي که بيمارستان هزينه هاي سرسام آوري به نظام سلامت تحميل نموده ونقش محوري در نظام سلامت ايفا مي نمايد، مديريت صحيح و تقاضا محور اين مراکز ضروري مي باشد و از سويي ديگر تجارب ساير کشورها ازجمله فرانسه ، انگلستان ،کانادا ،استراليا، ايرلند و ... در زمينه مديريت اين مراکز نمود های بکارگيري فارغ التحصيلان رشته مديريت بهداشت و درمان در سطوح مختلف نظام سلامت اين کشورها مي باشد .
علی رغم اينکه در کشور ما سازمان مديريت و برنامه ريزي برپايه کارشناسي هاي جامع احرازپست مديريت بيمارستان را تنها در صلاحيت رشته مديريت بهداشت و درمان و اداره امور بيمارستان ها در نظر گرفته است ؛ استراتژی های وزارت بهداشت بر خلاف منافع نظام سلامت کشورتنهادرراستاي منافع واهداف برخي ازرشته هاي خاص اقدام شده است .
2- علي رغم تصميمات اخير سازمان مديريت و برنامه ريزي در تعريف پست های سازماني جديد براي فارغ التحصيلان اين رشته ، در وزارت بهداشت اين اقدام در حد توصيه به دانشگاهها باقي مانده است و عملاً هيچ گونه اقدام جدي در جهت بکارگيري و نهايي شدن پست هاي مذکور صورت نگرفته است. بنابراين بر اقدام سريع و نهايي در اين خصوص تاکيد مي شود.
3- با تکيه بر مهارتها و پتانسيل هاي بالقوه فارغ التحصيلان اين رشته که توانمندي هاي لازم جهت تصدي بسياري از پستهاي ستادي وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي را دارا مي باشند و با توجه به نمونه هاي بسيار موفق دانش آموختگان اين رشته که در سطوح مختلف آن وزارت و دانشگاههاي مربوطه مشغول به کار شده اند ؛ لازم است که پست هاي جديد براي آنها تعريف و نسبت به بکارگيري فارغ التحصيلان اين رشته اقدام مقتضي و جدي صورت گيرد.
4- مسئله اشتغال پزشکان عمومي و پرستاران را بايد در جايگاه صحيح و مناسب خود و مطمئناً مانند تمامي کشورهاي دنيا در قالب برنامه هاي پزشک خانواده و تيم هاي سلامت و نگاه سلامت محور جستجو نمود و بدون شک بکارگيري چنين متخصصيني در پست هاي غير تخصصي صرفاً به دليل آشنايي بيشتر با ترمينولوژي پزشکي ناعادلانه به نظر مي رسد . اين درحالي است که حدود 90% امور مديريتي در برگيرنده مقولاتي است که چنين متخصصيني کمترين آشنايي را با ترمينولوژي آن دارند ، لذا عدالت حکم مي کند که دانش آموختگان اين رشته و ساير رشته ها با توجه به صلاحيت و تخصص آنان در زمينه هاي مربوطه به خدمت گرفته شوند و مطمئناًٌ نفع و حقوق مردم با اين رويه منطقي، محقق خواهد شد.
5- برهيچ مسئول پاسخگويي پوشيده نيست که بسياري از پزشکان متخصص و فوق تخصص که بدون شک مردم نياز بسيار مبرم به تخصص وفعاليت هاي درماني آنها دارند ، بايد به امور مربوطه بپردازند و بي شک اشتغال همزمان در بخش دولتي و خصوصي و يا مديريت از طريق اتاق هاي عمل نمي تواند پاسخگوي نيازهاي مردم باشد و بسياري از نارضايتي ها و مديريت ناصحيح بيمارستانها به اين مشکل بر مي گردد و در نتيجه بکارگيري فارغ التحصيلان اين رشته در پستهاي رياست و مديريت بيمارستان با توجه به تخصص هاي اين دانش آموختگان مي تواند اين مشکل را مرتفع نمايد.
در پايان با توجه به موارد ذکر شده تاکيد فارغ التحصيلان و دانشجويان مديريت بهداشت و درمان بر اين است که در صورتي که وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي و دانشگاههاي وابسته اقدام جدي و محسوسي حداکثر تا تاريخ نهم مرداد ماه سال جاري در خصوص مطالبات فوق انجام ندهند موضوع از طريق مجلس محترم شوراي اسلامي و ساير مراجع ذيصلاح پيگيري خواهد شد.

است WHO نظام آموزش پزشکی ايران مورد تأييد

ادغام نظام آموزش پزشکی در کنار ارائه خدمات بهداشتی و درمانی هم اکنون بهترين نظام آموزشی و درمانی برای ايران و مورد تائيد سازمان جهانی بهداشت است اما روش غلط اجرای آن مشکلاتی را به همراه داشته است.
دکتر مبشر شيخ در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر افزود: ايران جزء معدود کشورهايی است که آموزش پزشکی آن به وزارت بهداشت تعلق دارد، سازمان جهانی بهداشت سال گذشته به کمک چندين نفر از متخصصین آموزش پزشکی، نظام آموزش پزشکی ايران را مورد بازديد قرار دادند و به اين نتیجه رسيدند که در حال حاضر اين سيستم در ايران به خوبی جواب داده و پاسخگوی نيازهای جامعه است اما روش اجرای آن روش بدی است و مشکلاتی را بوجود آورده است.
وی ياد آور شد: اين موضوع که اساتيد علوم پزشکی هم بايد درمان کنند و هم بايد به دانشجو درس بدهند، باعث می شود مشکلات احتمالی نيز بزرگتر جلوه کند. يکی ديگر از معضلات اصلی اين که بايد فکری به حال آن شود اين است که دانشجويان بيمار را نه به عنوان انسان بلکه به عنوان يک ابزار آموزشی نگاه می کنند و اين از نظر انسانی درست نيست و بيمار بايد جايگاه خود را داشته باشد.
نماينده سازمان جهانی بهداشت در ايران در ادامه خاطرنشان کرد: آموزش پزشکی تأثير مستقيمی بر روی بهداشت و درمان دارد و برای سازمان جهانی بهداشت از اهميت ويژه ای برخوردار است. در واقع يکی از نگرانی های سازمان جهانی بهداشت اين است که دانشجويان پزشکی در کشورهای در حال توسعه بخصوص کشورهای اسلامی به خوبی تربيت شده باشند و فارغ التحصيلان پزشکی برای رودرو شدن با بشريت آماده شوند و با عبور از مرحله آموزشی بتوانند وارد مرحله درمان شوند و آمادگی لازم را در برخورد با بيمار داشته باشند.وی گفت: دانشجويان پزشکی بايد پس از فارغ التحصيلی بتوانند از نظر تعداد و کيفيت جوابگوی نياز خدمات بهداشتی و درمانی کشور خود باشند. شيخ اظهار داشت : ايران از نظر امکانات و دانش پزشکی در وضعيت خوبی بسر می برد چرا که بسياری از اساتيد ايرانی در حوزه علوم پزشکی در خارج از کشور تحصيل کرده اند و اطلاعات علمی خوبی دارند اما اين مسئله نتوانسته مشکل آموزش پزشکی را به طور کامل در ايران حل کند. وی افزود: متاسفانه هنوز نحوه آموزش پزشکی در ايران قديمی و سنتی و مربوط به دو دهه است.

شـوراي صنـفي؛فرصت يـا تهديد ؟!


. . . . دكترحسين علي مددي . . . . .

ادبيات حاكم بر گفتمان كنوني شوراي صنفي دانشجويان و سيستم مديريتي دانشگاه ادبيات مطلوبي نيست و «تعامل مؤثر» جاي خود را به «تقابل فرساينده» داده است، به بيان ديگر شوراي صنفي نه در كنارِ تيم مديريت دانشگاه به عنوان مشاور مشاور و بازوي كارشناسي، كه در مقابل آن تصور و برمبناي اين تصور با آن رفتار مي شود.
نماد مردم سالاري دركشور ما مجلس شوراي اسلامي است كه امام راحل(ره) آن را عصاره ملت مي دانستند و اين مهم در نهادهاي مختلف نيز به صور متفاوت تحقق يافته كه تشكيل مجلس دانش آموزي در سيستم آموزش و پرورش و شوراي صنفي در دانشگاه ها نيز در همين جهت بوده است، متاسفانه شوراهاي صنفي كه مي توانستند عصاره دانشگاهها بوده نقش محوري در «نظارت از طريق نهادهاي مدني و مشورت» داشته باشند در دانشگاه هاي علوم پزشكي سرنوشت خوبي نداشته اند. در حاليكه اين نهاد مدني در دانشگاه هاي وزارت علوم استقرار يافته حتي حيطه فعاليت آن براساس آئين نامه شوراي صنفي وزارت علوم «امور اجتماعي» را نيز دربر مي گيرد، رويكرد مسئولين در دانشگاه هاي علوم پزشكي به شوراي صنفي بيشتر در جهت «دارندگي» بوده تا «بالندگي». به بيان ديگر به نظر مي رسد اميد مسئولين آن است كه :« اين شجره خبيثه در آينده اي نزديك به زباله دان تاريخ سپرده شود!!» اگر بخواهيم با ادبيات «مديريت استراتژيك» به موضوع بپردازيم در آناليز SWOT انجام شده در ذهن مسئولين، شوراي صنفي بيشتر در جرگه «تهديدها« قرار مي گيرد تا «فرصت ها». بالندگي شوراي صنفي تهديد نيست، بلكه فرصت است زيرا حيات آن در تحقق رسالت سوم دانشگاه يعني «جامعه پذير ساختن دانشجويان» اشاعه فرهنگ نقدپذيري، گفتمان مؤثر و انتقادات سازنده، بقاي نظارت مدني بر مجموعه حاكم بر دانشگاه و ... نقشي اثر گذار دارد.
گذشته از اين، حتي اگر شوراي صنفي در جرگه تهديدها قرار بگيرد (به دلايلي نظير عملكرد بدِ شوراي صنفي، نگرش منفي مسئولين، روحيه نقدناپذير مديران و ...) مدير موفق كسي است كه بتواند تهديد ها را به فرصت ها تبديل نمايد. دانشجو به عنوان مشتري اصلي خدمات دانشگاه، داور نهايي كيفيت خدمات ارائه شده به شمار مي رود و شوراهاي صنفي به عنوان عصاره دانشجويان، منعكس كننده نظرات مشتريان دانشگاه به مسئولين به شمار مي رود به قول بزرگي:« تنها كساني از انتقاد مي هراسند كه عملكرد خود را قابل دفاع نمي دانند» و اينها اگر به سمت اصلاح عملكرد خود و تبديل آن به عملكردي قابل دفاع با رفع « بحران در مديريتشان» گام بر ندارند ناگزير روزي (مثل 18 تير ماه 78) بايد براي به خاطر آوردن آموزه هاي ذهني شان در زمينه «مديريت بحران» عاجزانه بكوشند!

قرمز بودن دائمي چراغ در چهارراه برخورد مطالبات دانشجويان با پاسخ مسئولين، به شكل گيري ترافيك سنگيني از مطالبات انباشته دانشجويان خواهد انجاميد كه انفجار يكي از مطالبات گير افتاده در ترافيك به انفجارِ زنجيره ايِ بقيه مطالبات و آنچه كه نبايد، خواهد انجاميد.
تبديل تقابل فرساينده به تعامل مؤثر، برخاستن مسئولين و شوراهاي صنفي از روبروي يكديگر و نشستن در كنار هم، تغيير و ارتقاء جايگاه شورا از يك ناظر ساده به بازوي مشورتي و كارشناسي مديران و نهاد نظارت مدني و نگاه فرصت مدار به شوراهاي صنفي ضورتي حياتي است كه رسيدن به آن مستلزم سعه صدر و نقدپذيري و تغيير نگرش مسئولين و توجه بيشتر به قواعد بازي از سوي شوراي صنفي است

پنجمين جشنواره تقدير ازدانشجويان و دستياران ممتاز برگزار شد


روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران- پنجمين جشنواره تقدير از دانشجويان و دستياران ممتاز بعدازظهر روز چهارشنبه(23/3/86) در تالار ابن سينا برگزار شد.

بنابر اين گزارش اين مراسم با حضور دكتر امامي رضوي رييس دانشكده پزشكي، دكتر كشاورز معاون آموزشي دانشگاه، دكتر ملك زاده رييس بيمارستان شريعتي، حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا عيسي زاده، دكتر پاسالار رييس مركز استعدادهاي درخشان، دكتر استقامتي معاون آموزشي تخصصي دانشكده پزشكي و جمعي از اساتيد و خانواده‌هاي دانشجويان و دستياران برگزار شد.
در اين مراسم دكتر امامي رضوي ضمن خير مقدم به حاضرين اظهار داشت تمام دانشجوياني كه وارد دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي‌شوند به نوعي دانشجويان برتر هستند زيرا براي ورود به اين دانشكده موفق شدند سدها و موانع زيادي را پشت سر بگذارند..
سپس دكتر كشاورز معاون آموزشي دانشگاه طي سخناني از كاهش دوره‌‌هاي آموزش پزشكي خبر داد و گفت: در صد هستيم با برنامه ريزي و مساعدت اعضاي هيات علمي آموزش علوم پايه را به 4 يا حداكثر 6 ماده كاهش ‌دهيم.وي در ادامه سخنان خود افزود: در اقدام اوليه‌اي كه به منظور كاهش دوره‌هاي آموزش پزشكي صورت گرفته حدود 200 دانشجو به سازمان سنجش معرفي شده‌اند و درصورتيكه با موفقيت روبرو شوند مي‌توانيم در سال‌هاي آينده نيز اين طرح را به اجرا درآوريم.

در راستاي اعتراض دانشجويان به سيستم آموزش زبان پزشكي
شوراي صنفي پيگيري مي كند

تخته سياه-دانشجويان مقاطع علوم پايه پزشكي با مراجعه به دفتر شوراي صنفي مركزي در اعتراض به عملكرد ضعيف و نامناسب گروه زبان دانشگاه خواستار پيگيري جدي اين شورا و برگزاري جلسه پرسش و پاسخ با حضور معاونت آموزشي دانشگاه، هيئت رئيسه دانشكده پزشكي، اساتيد گروه زبان و دانشجويان شدند.
دانش ناكافي اساتيد گروه زبان، عدم تسلط كامل به زبان انگليسي، پزشك نبودن و ناآشنا بودن به دانش پزشكي و شيوه ارزيابي غلط گروه زبان كه منتج به ارزيابي سليقه اي اساتيد مي شود از مواردي بودند كه دانشجويان در اعتراضات خود بيان مي كردند.
شوراي صنفي دانشكده پزشكي ضمن حمايت از اعتراضات دانشجويان تاكيد كرد كه گروه زبان دانشگاه سالهاست كه در خصوص تدريس، استخدام اساتيد و ارزيابي دانشجويان سليقه اي عمل كرده و موجبات اعتراضات دانشجويان را فراهم كرده است.
اين شورا اعلام كرد امكان برگزاري جلسه پاسخ به دليل فرا رسيدن ايام امتحانات دانشجويان ممكن نيست ولي مي تواند در اين خصوص با همكاري شوراي صنفي مركزي دانشگاه يك جلسه يا حضور معاونت آموزشي دانشگاه، هيئت رئيسه دانشكده پزشكي، مدير گروه زبان و نمايندگان دانشجويان ترتيب داد.

در نامه‌اي به رييس دانشگاه علوم پزشكي تهران؛جمعي از دانشجويان داروسازي شاغل در داروخانه‌هاي دانشگاه خواستار افزايش دستمزد شدند

مشاغل زيادي در جهان وجود دارد كه برخي از آنها در زمره «حرفه» طبقه بندي مي‌شوند. «حرفه» شغلي است كه جامعه صاحب آن را به علت دانش و توانايي كه کسب كرده داراي قدرت قضاوت مي‌داند و در پيشامدها از وي توقع تصميم‌گيري و پذيرش مسئوليت را دارد. داروسازي نيز يكي از همين حرفه‌هاست. وظيفه داروساز در كنار پزشك براي تكميل چرخه درمان، وظيفه‌اي انكارناپذير است. دانشجويان داروسازي با گذراندن 140 واحد درسي از نظر علمي به آمادگي نسبي براي پذيرش اين وظيفه حرفه‌اي دست مي‌يابند تا جايي كه براساس مصوبات وزارت بهداشت، اين دانشجويان در شرايط خاص حتي مي‌توانند به تأسيس داروخانه اقدام نمايند و مسئوليت سنگين حرفه‌اي را به دوش كشند. اما تفاوت دانشجويان شاغل در داروخانه‌هاي دانشكده داروسازي دانشگاه تهران با دانشجوياني كه در ديگر داروخانه‌ها به فعاليت مي‌پردازند اين است كه گروه اول علاوه بر داشتن دانش دارويي، دوره‌اي حرفه‌اي را براي كار در داروخانه سپري كرده اند و به همين دليل با اجراي درست قانون و انجام وظايف حرفه‌اي اين داروخانه ها را به الگوي مناسبي در جامعه تبديل كرده‌اند.
دانشجويان شاغل در داروخانه‌هاي دانشكده تفاوت ديگري نيز دارند و آن فشار كاري بالايي است كه در اين داروخانه‌ها به كاركنان وارد مي‌شود. داروهاي گران قيمت و كميابي كه در اين داروخانه توزيع مي‌شود هر گونه اشتباه را بسيار پرهزينه ساخته است. تعداد بسيار زياد مراجعين كه اكثراً پس از چرخ زدن در تمام شهر با نااميدي و اعصابي خرد براي يافتن داروي مورد نيازشان اين داروخانه‌ها را آخرين خانه اميد خود مي‌دانند و در صورت شنيدن جواب منفي، آمادگي اعمال هر گونه خشونت و پرخاشگري را دارند، فشار روحي و جسمي مضاعفي را بر كاركنان اين داروخانه‌ها و به خصوص داروسازان و دانشجويان كه در خط مقدم اين صحنه حضور دارند وارد مي‌آورد. حال سوال اينجاست كه آيا انصاف چنين حكم مي‌كند كه مزد كسي كه چنين شرايط صعب و دشواري را مي‌گذارند از ديگراني كه در داروخانه‌هاي شهري با فشاري بسيار كمتر مشغول كارند كمتر-و نه حتي برابر- باشد.
‌حقيقت اين است كه نگاه مسئولين دانشگاه از كار دانشجويان در داروخانه‌هاي دانشكده بسيار دور از واقعيت است. يك دانشجوي شاغل در داروخانه‌هاي دانشكده «كمك هزينه كار دانشجويي» دريافت نمي‌كند بلكه به سبب قانون «حق فني» مسئول فني را مي‌گيرد و اين مسئله‌اي متفاوت از كار دانشجويي ساير حرف پزشكي است.
با توجه به عدم اجبار دانشجويان براي حضور در اين داروخانه‌ها و مزاياي مالي بسيار زياد كار نكردن در اين داروخانه‌ها و روي آوردن به داروخانه‌هاي خصوصي سطح شهر مسلماً هدف دانشجويان از ادامه فعاليت در چنين مجموعه‌اي آن هم با اين فشار سنگين كاري، چيزي جز انگيزه‌هاي علمي و معنوي نيست و نمي‌تواند باشد؛ بنابراين افزايش روزافزون فاصله ميان درآمد متعارف يك داروساز شهري با آنچه دانشجويان در داروخانه‌هاي دانشكده در مقابل انجام وظايف حرفه‌اي‌شان دريافت مي‌كنند تنها باعث افزايش فشار و دلسردي مي‌شود.
در پايان از مسئولين دانشگاه درخواست مي‌شود تا با نگاهي منطقي جانب انصاف را رعايت كرده و با افزايش مبلغ پرداختي به دانشجويان شاغل در داروخانه‌هاي دانشكده معادل مبلغ پرداختي مصوب انجمن داروسازان ايران-گامي در راستاي اجراي عدالت بردارند كه مسلماً بي‌عدالتي، نارضايتي به بار مي‌آورد و كمترين پيامد نارضايتي دلسردي و بي‌انگيزگي خواهد بود.
خبرگزاري دانشجويان ايران -واحد علوم پزشکی تهران
سرویس صنفی- آموزشی
دستیاران روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به نحوه آموزش و عملکرد اساتید این گروه اعتراض نمودند. به گفته این دانشجویان، آزمون های برگزارشده توسط اساتید گروه روانپزشکی، مطابق با مطالب آموزشی آنها نمی باشد
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران- واحد علوم پزشکی تهران نماینده معترضین در گفتگو با خبرنگار ایسنا در خصوص مشکلات دستیاران روانپزشکی اظهار داشت: با آنکه طبق بخشنامه، همه گروههای بالینی موظف به اعلام نمرات دانشجویان حداکثر تا تاریخ 25 خردادماه می باشند تا امکان رسیدگی به اعتراضات احتمالی وجود داشته باشد، متأسفانه گروه روانپزشکی با اعلام نمرات در تاریخ 7 تیرماه، فرصت اعتراض را از دانشجویان گرفت.
وی افزود: همچنین تعداد 4 نفر از دستیاران بیمارستان روزبه توسط گروه روانپزشکی برای ارتقاء معرفی نشدند که این امر تاکنون در بیمارستان روزبه سابقه نداشته است. ضمن اینکه نمرات اعلام شده نیز به قدری پایین است که عملاً هیچیک از دانشجویان موفق به کسب نمره کافی در امتحان نخواهند شد.
وی در ادامه گفت: مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، صلاحیت علمی لازم را ندارد و سالها در این بیمارستان حضور نداشته است. ایشان از همان ابتدای فعالیت خود به مخالفت با دانشجویان پرداخته و با عملکرد نامناسب باعث ایجاد تفرقه میان دانشجویان گردیده است.

نامه سرگشاده شوراي صنفي مرکزي دانشجويان دانشگاه علوم پزشکي تهران درباره مشکلات رفاهي معيشتي دستياران


دستیاران رشته های تخصصی گروه پزشکی، برگزیدگان جامعه پزشکی و بخشی از نخبگان کشور به شمار می روند که بار اصلی ارائه خدمات درمانی در بیمارستانهای دانشگاهی به عنوان مراکز عمده درمانی کشور، بر دوش آنان قرار دارد و ادامه ارائه خدمات بدون حضور دستیاران حتی به مدت کوتاه نیز غیرممکن و بحران آفرین است.فقدان نظام حقوقی منطقی و مدون و تشکل صنفی سازمان یافته، عدم حمایت سازمان نظام پزشکی از دستیاران علیرغم عضویت آنان در سازمان، فقدان فرصت و انگیزه کافی برای پیگیری مطالبات به لحاظ حجم سنگین محتوای آموزشی و وظایف درمانی، وجدان و نجابت حرفه ای سنتی حاکم بر رشته پزشکی، مقررات آموزشی و انضباطی سخت گیرانه حتی در قبال فعالیتهای صنفی و ... همواره مانع پیگیری جدی مطالبات منطقی و قانونی دستیاران بوده حاصل این عوامل انبوهی از مطالبات برآورده نشده می باشد.دستیاران رشته های تخصصی پزشکی، در حالیکه دارای مدرک پزشکی عمومی بوده عمدتاً در بیمارستانها در کنار آموزش، به ارائه خدمات درمانی تخصصی اشتغال دارند، امّا از نظر کمک هزینه دریافتی به عنوان تنها منبع درآمد زندگی شان با اقشار پایین تر از متوسط جامعه نیز قابل مقایسه نیستند. به بیان دیگر دریافتی ماهیانه فقط 205 هزار تومان (دستیاران مجرد) و 285 هزار تومان (دستیاران متأهل)فاقد توجیه منطقی، قانونی، عرفی و شرعی می باشد زیرا:1-دستیاران بر اساس قوانین فعلی، حق هیچگونه فعالیت درمانی درآمدزا را نداشته، بر خلاف سایر پزشکان شاغل در دستگاههای دولتی، در قبال این موضوع، حق محرومیت از مطب نیز نمی گیرند.2-باتوجه به اعلام خط فقر 000/400 تومان در سال 83 در تهران، در حال حاضر دستیاران جزء قشر فقیر جامعه محسوب می شوند! به بیان دیگر با احتساب هزینه های سرسام آور زندگی، دریافتی دستیاران حتی کفاف پرداخت اجاره بهای یک واحد مسکونی 70 متری در مناطق جنوب شهر بسیاری از شهرهای بزرگ را نمی دهد بقیه هزینه های زندگی بماند!3-حجم کار دستیاران با هیچ یک از قوانین فعلی همخوانی ندارد. تعداد زیاد کشیکهای طاقت¬فرسا که در برخی رشته ها تا 20 کشیک در ماه نیز می رسد) در کنار ساعات موظفی حضور روزانه دستیاران در بیمارستانها به مدت 9 ساعت در روز، به طور میانگین، ماهیانه حدود 400 ساعت کار سخت و پراسترس را برای دستیاران به همراه دارد که نه با قانون کار و نه با قانون استخدام کشوری همخوانی دارد و دریافتی دستیاران با این حجم کار اصلاً منطقی به نظر نمی رسد. با یک حساب ساده می توان دریافت دستیاران در قبال هر یک ساعت کار درمانی، کمتر از هزار تومان دریافت می کنند!4-دستیاران علیرغم مبلغ دریافتی ناچیزشان، درآمدزایی فوق العاده ای برای بیمارستانها دارند. یک دستیار با احتساب میانگین ده ویزیت روزانه بیماران بستری و ویزیت 50 بیمار در هر کشیک و ده کشیک در هر ماه، ماهیانه بیش از دو میلیون تومان برای بیمارستانها درآمدزایی دارد.امّا یک ریال از این مبلغ قابل توجه نیز به خودشان تعلق نمی گیرد و جالب تر اینکه دستیاران مسئولیت قانونی این بیماران را نیز بر عهده دارند و برای اجتناب از پرداخت مبالغ سنگین دیه وارش در موارد احتمالی قصور، خودشان باید خود را بیمه مسئولیت مدنی پزشکان کنند و بیمارستان ها در این مورد هیچگونه مسئولیتی را نمی پذیرند. نکته جالب دیگر اینکه دستیاران برای دریافت خدمات درمانی حتی در بیمارستان خودشان نیز بیمه نیستند و می توانند مثل سایر افراد با پرداخت 50% حق بیمه، مشمول بیمه خدمات درمانی (در بیمارستان محل کار خودشان!) شوند.دستیاران، دانشجو هستند امّا دانشجویانی که بن کتاب، بیمه درمانی و خوابگاه به آنان تعلق نمی گیرد! دستیاران موقع کم کردن مالیات از دریافتی ناچیزشان، مثل کارکنان دولتی هستند امّا با این تفاوت که حق الزحمه آنان بر پایه جداول و ضرایب کارکنان دولت پرداخت نمی شود! دستیاران، پزشک و عضو نظام پزشکی هستند ولی نظام پزشکی در قبال آنها مسئولیتی را احساس نمی کند! دستیاران به راستی که هستند؟!! رئیس محترم جمهور! وزیر محترم بهداشت! اعضای محترم کمیسیون بهداشت و درمان و آموزش و تحقیقات مجلس! رئیس محترم سازمان نظام پزشکی! ...یک نفر بیاید دستیاران رشته های تخصصی پزشکی را از زیر خط فقر خارج کند!

شورای صنفی مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران